تجارب آموزش کارآفرینی در کشورهای مختلف

0
405
Entrepreneur decision to choose path to start up business success

امروزه آموزش کارآفرینی به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین فعالیت‌های دانشگاهی تبدیل‌شده است. طی دهه ۸۰ دانشگاه‌ها برحسب گروه‌های تحت آموزش و نیازهای محلی، منطقه‌ای و ملی برنامه‌های آموزش متعددی را برای سازمان‌های خصوصی و عمومی طراحی کرده‌اند. دولت‌های اروپایی نیز حمایت‌های ویژه‌ای را از فعالیت‌هایی که موجب تشویق کارآفرینی میان جوانان می‌شود، ایجاد کرده‌اند.

 

در ایالات‌متحده آمریکا آموزش کارآفرینی در بطن دوره‌های دانشگاهی و به‌وسیله مؤسسات تخصصی موردتوجه بسیاری قرارگرفته است. کانادا و برخی از کشورهای آسیایی همچون فیلیپین، هند و مالزی نیز گام‌های اساسی برای حمایت از فعالیت‌های کارآفرینانه برداشته‌اند. این حمایت‌ها شامل ارائه راهنمایی‌های علمی، مشاوره، ارائه تسهیلات مالی و برگزاری دوره‌های ویژه در خصوص کارآفرینی در درون دانشگاه‌ها و یا خارج از دانشگاه‌هاست. (گیب ۱۹۹۰، ص ۴۲)

مهم نیست زمین بخورید، مهم دوباره برخاستن است.

در کشور آمریکا بیش از ۱۰۰ مرکز مطالعات کارآفرینی در دانشگاه‌ها تشکیل‌شده است. تمام سیاست‌گذاری‌ها در خصوص موضوعات تحقیقی از طرف دانشکده‌ بازرگانی ”فرانک بارتون“ دانشگاه ایالتی ”ویچیتا“ صورت می‌گیرد. این مرکز به‌عنوان دبیرخانه مرکز تحقیقاتی کارآفرینی در آمریکا انتخاب‌شده و تمامی گزارش‌های تحقیقی در آنجا جمع‌آوری می‌شود.

 

ضمن آن‌که هرساله سمینار سالیانه پیشروان تحقیق در کارآفرینی در مرکز کارآفرینی دانشکده بابسون برگزار می‌گردد که تمامی مقالات و خلاصه تحقیقات در آنجا ارائه و به‌صورت مجموعه مدونی هرساله از شروع دهه ۸۰ چاپ‌شده است. در دهه ۱۹۹۰ آموزش کارآفرینی شتاب بیشتری گرفت به‌طوری‌که در این دهه ۵۰۰ دانشکده کارآفرینی در آمریکا دیده‌شده است.

 

در کشور انگلیس نیز مراکز کارآفرینی متعددی از ابتدای دهه ۷۰ شکل گرفتند، که اصلی‌ترین مرکز تحقیقاتی در دانشگاه ”دورهام“ تشکیل‌شده و دروس دوره‌های کارآفرینی را در سه رشته کارشناسی ارشد اجرا می‌کند. امروزه در بیشتر کشورهای اروپایی مراکز مطالعات و تحقیقات کارآفرینی تشکیل‌شده است.

 

در آسیا نیز کشورهای هند و فیلیپین نسبت به تشکیل مراکز تحقیقاتی و آموزشی کارآفرینی اقدام کرده و کشور مالزی نیز دو دوره گسترده کارآفرینی را در سطح ملی اجرا کرده است. مرکز آموزش کارآفرینی فیلیپین در سال ۱۹۷۴ تشکیل شد. هدف از تشکیل این مرکز، پرورش و انگیزش ویژگی‌های کارآفرینی در دانشجویان و آگاهی آن‌ها از احتمالات خوداشتغالی از طریق راه‌اندازی فعالیت‌های کوچک بوده است. هم‌اکنون در رشته مدیریت بازرگانی ۲۴ واحد درس کارآفرینی تدریس می‌شود. ضمن آن‌ها سه دوره سه واحدی نیز در سطح کارشناسی ارشد در شش دانشکده مدیریت تدریس می‌شود.

 

مؤسسه توسعه کارآفرینی هند نیز در سال ۱۹۸۳ با این عقیده که افراد لازم نیست ضرورتاً کارآفرین به دنیا بیایند و می‌توان آن‌ها را از طریق فعالیت‌های هدایت‌شده کارآفرین کرد، تأسیس شد.

 

این مؤسسه طی سال‌های فعالیت خود، توانسته مراکز فرعی متعددی را در استان‌های دیگر هند ایجاد کند و طیف وسیعی از دوره‌ها را در سطوح مختلف ارائه ‌کند. تاکنون بیش از ۵۵ برنامه در زمینه توسعه کارآفرینی به‌وسیله این مرکز اجراشده که ۳۳ برنامه از میان آن‌ها به کارآفرینان زن اختصاص داشته است.

 

این برنامه‌ها به‌طور تخصصی برای کارکنان شرکت‌های صنعتی، دانش‌آموختگان رشته‌های فنی و غیر فنی، صاحبان کسب‌وکارهای کوچک، افراد بیکار، صنعتگران و کشاورزان نیز اجراشده است. هم‌اکنون در هند بیش از ۵۰۰ مؤسسه ترویج کارآفرینی ایجادشده است.

 

اولین کشورهایی که در مسیر کارآفرینی به ترتیب قدم جلو گذاشتند، آلمان، انگلیس و آمریکا بودند. در آلمان در سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۵ مطالعه و شناسایی بر روی افراد جسور و نوآور و افراد باانگیزه‌ای که اتفاقاً دارای محدودیت‌های شدید مالی بودند، آغاز شد. اولین سیاست‌ها، سیاست‌های حمایتی از این افراد بود.

 

به همین منظور اولین آموزشکده‌ برای تربیت این افراد در آن سال‌ها ایجاد شد. این نوع آموزشکده‌ها بین سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ در انگلیس و سپس کمی دیرتر یعنی سال‌های ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۳ در آمریکا دایر شد.

 

افراد در این آموزشکده‌ها طی دوره‌های کوتاه‌مدتی، آموزش‌های لازم را برای شروع کارهای اقتصادی طی کردند و یکی از مباحث این بود که چگونه اقتصاد از طریق توسعه کارآفرینی رشد یابد. آموزش‌ها عمدتاً به‌صورت کلاسیک نبود بلکه حالت آموزش و سمینارگونه داشت.

 

افراد در این آموزشکده‌ها مسائل خودشان را می‌گفتند از تعدادی روان‌شناس، رفتارشناس و جامعه‌شناس و استاد مدیریت استفاده می‌کردند و این گروه‌ها افراد را جهت می‌دادند که چگونه افکار و رفتار آن‌ها پرورانده شود.

شکستی نیست مگر دست کشیدن از تلاش

اواخر دهه ۵۰ میلادی، اولین کشوری که در این زمینه خیلی کلاسیک کار کرد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد کشور ژاپن بود. اولین مؤسسه در توکیو در سال ۱۹۵۶ آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۵۸ سازمان آموزش‌وپرورش ژاپن طرحی را برای اشاعه فرهنگ کارآفرینی تحت عنوان سربازان فداکار اقتصادی ژاپن پیاده و اجرا کرد.

 

بر اساس این طرح افراد از سطح دبیرستان به مسئله کارآفرینی آشنا شده و آموزش می‌دیدند که در حین تحصیل چگونه باید کار بکنند؛ و با کسب‌وکار چگونه کشورشان را از وابستگی نجات دهند.

تا دهه ۱۹۸۰ سه موج کارآفرینی را به جلو رانده است که عبارتند از:

موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق، انتشار کتاب‌های زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکت‌های آن‌ها، چگونگی ایجاد کسب‌وکار شخصی و شیوه سریع پولدار شدن.

 

موج دوم: ارائه رشته‌های آموزش کارآفرینی در حوزه‌های مهندسی و بازرگانی است. (که از دهه ۶۰ آغازشده و تاکنون در ۵۰۰ دانشکده در آمریکا و کانادا رشته‌های کارآفرینی ایجادشده است.)

 

موج سوم: تشویق رشد شرکت‌های کوچک، افزایش علاقه‌مندی دولت به تحقیقات در زمینه بنگاه‌های کوچک و تحقیق در زمینه نوآوری‌های صنعتی

 

اکنون نیز ایجاد مراکز شتاب‌دهنده، مراکز رشد و پارک‌های علمی و فناوری به‌عنوان یک موج جدید، کارآفرینی را به‌پیش می‌برند. این موج را می‌توان موج چهارم کارآفرینی نامید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه