مهارتهای نرم مهارتهای مانند خودآگاهی، مدیریت استرس و مدیریت زمان هستند که بر پایه صفات شخصی و ارتباط شکل میگیرند و با تمرین تقویت میشوند.
احتمالا شنیدهاید که اگر در مهارتهای مرتبط با تکنولوژی قوی نباشید در آینده نمیتوانید شغل مناسبی پیدا کنید. درست است که تکنولوژی نقش مهمی در آینده دارد اما سایر مهارتها نیز در موفقیت فرد نقش دارند. بهعنوان مثال آموختن مهارت برنامهنویسی مهم است اما کافی نیست. یک مدیر یا کارمند که بخواهد آیندهی کاری خود را تضمین کند باید روی توسعهی مجموعهای از مهارتها تلاش کند.
ارزش شخص زمانی بالا میرود که بتواند مهارتهای نرم را نیز همزمان با مهارتهای تکنیکی ترکیب کرده و پرورش دهد. نتیجهی نظرسنجی اخیر کارمندان منابع انسانی نشان میدهد ۹۴ درصد این افراد معتقدند کارمندی که مهارتهای نرم داشته باشد در آینده شانس بیشتری برای ارتقاء به شغلهای مدیریتی دارد. این در حالی است که شانس افراد با تجربه اما دارای مهارتهای نرم ضعیف برای ارتقای شغلی از این افراد کمتر است.
مهارتهای سخت دائما در حال تغییر هستند و شخص باید اطلاعات خود را با گذشت زمان به طور مرتب بهروزرسانی کند. از طرف دیگر مهارتهای نرم با پیشرفت تکنولوژی تغییر چندانی نمیکنند اما این مهارتها نیز باید به مرور زمان و تغییر موقعیتهای شغلی بهبود پیدا کنند. یکی از استادان دانشگاه هاروارد معتقد است کمبود مهارتهای نرم دلیل اصلی اخراج شدن کارمندان است. اما آیا این مهارتها واقعا در زندگی شخصی و کاری تأثیرگذار هستند؟ در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی بیشتر اهمیت مهارتهای نرم در زندگی میپردازیم.
۱- مهارتهای نرم در مدیریت
فعالیت کردن بهعنوان مدیر یا رهبر بخشی از شرکت تنها عوض کردن عنوان شغلی نیست و مسئولیتهای جدیدی به همراه دارد. اکثر صفاتی که فرد را بهعنوان یک مدیر عالی متمایز میکنند با مهارتهای نرم در ارتباط هستند. مهارتهای نرمی که کمک میکنند فرد مدیر بهتری باشد با رهبری و هوش هیجانی در ارتباط هستند. هر شخصی بهعنوان یک مدیر باید برای فعالیتهایی برنامهریزی کند که از نظر کارمندان معمولی سخت به نظر میرسند. بهعنوان مثال انگیزه دادن به اعضای تیم، شرکت در جلسات و تصمیمگیریهای مهم و ایجاد محیطی مناسبی برای رشد و نوآوری از جمله وظایف یک رهبر هستند. رهبر یک شرکت یا بخشی از کسبوکار باید به طور دائم در جلسات حضور داشته باشد و به سخنرانی عمومی عادت کند. مدیران موفق میدانند چه بگویند؛ آنها همچنین میدانند این حرف را چگونه باید بیان کنند.
۲- مهارتهای نرم در سایر سمتهای شغلی
مهارتهای نرم تنها مخصوص مدیران و رهبران نیستند و کارمندان معمولی نیز باید روی حس همدلی و هوش هیجانی خود کار کنند. هرقدر این مهارتها بیشتر افزایش پیدا کنند، موفقیت فرد نیز بیشتر خواهد شد. همهی ما در زندگی افرادی را میشناسیم که عملکردشان مانند رهبر یا مدیر کسبوکار است در حالی که عنوان شغلیشان مدیریت نیست.
واقعیت این است که تکنولوژی هر روز روی شغل همهی افراد تأثیر میگذارد. همانطور که میدانید اتوماسیون میتواند بخشی یا همهی کارها را به بهترین نحو انجام دهد و جایگزینی برای نیروهای انسانی است. در این شرایط کارمندان موفق افرادی هستند که مهارتها یا وظایفشان توسط رباتها و الگوریتمها جایگزین نمیشود. بهعنوان مثال فکر کردن، خلاقیت و قضاوت نمونهای از مهارتهایی هستند که هنوز هیچ کامپیوتری نتوانسته است بهتر از انسان انجام دهد.
۳- بهترین نسخه از خودتان باشید
پایه و اساس هر موقعیت شغلی را مهارتهای تخصصی تشکیل میدهند و فرد برای موفقیت در آن مسیر شغلی باید در این مهارتها حرفهای شود. نقاط قوتی که فرد را از یک کارمند رضایتبخش به یک کارمند عالی تبدیل میکند. این مهارتها معمولا در آگهیهای استخدام ذکر نمیشوند اما دلیل تمایز افراد نسبت به یکدیگر هستند. بهعنوان مثال مدیریت زمان و تمرکز مهارتهایی هستند که در بسیاری از عناوین شغلی از آنها استقبال نمیشوند اما هر دوی آنها میزان بهرهوری را افزایش میدهند. کارمندانی که چنین مهارتهایی داشته باشند پروژهها را پیش از مهلت تعیین شده به طور کامل تمام میکنند و افراد قابل اطمینانی هستند.
ارتباط برقرار کردن با دیگران چه به صورت شفاهی و چه به صورت کتبی مهارت دیگری است که هر شخصی باید آن را تقویت کند. مدیریت استرس نیز یکی دیگر از مهارتهای نرمی است که بهرهوری را افزایش میدهد. شخصی که از نظر ذهنی آمادگی نداشته یا خسته باشد، نمیتواند در طول روز طبق برنامهریزی پیش رود. اما با یاد گرفتن استراتژی که بین کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد کند، میتوان تأثیر استرس را از عملکرد حذف کرد.
مهمترین راه برای تقویت مهارتهای نرم، تمرین کردن آنها در شرایط واقعی است. بهعنوان مثال هیچ شخصی با رفتن به کلاس آموزشی نمیتواند به یک رهبر تأثیرگذار تبدیل شود. بلکه باید تجربیات خود را بارها و بارها امتحان کند.