یکی از چهار مولفه اصلی در آمیخته بازاریابی (که قبلا در همین ستون معرفی شده است)، مولفه ترویج (Promotion) است که ابزارهای ارتباطی یکی از مباحث اصلی در آن است. بهطور یقین ابزارهای ارتباطی زمانی میتوانند اثربخشی بیشتری داشته باشند که به جای انفصال، با هم هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند و مجموعهای از روشهای ارتباطی هماهنگ میتواند همافزایی موثری ایجاد کنند.
یکپارچگی ابزارهای ارتباطی میتواند در سطوح مختلفی رخ دهد، این یکپارچگی میتواند در سطوح افقی، عمودی، داخلی و خارجی اتفاق بیفتد. یکپارچگی افقی در ابزارهای ارتباطی بازاریابی و سراسر واحدهای عملکردی سازمان زمانی اتفاق میافتد که تمامی واحدها اعم از تولید، مالی، توزیع و ارتباطات با هم کار کنند و بهطور کاملا آگاهانه تصمیمات و اقدامات خود را بهصورت پیامی مشترک به مشتریان ارسال کنند. یکپارچگی عمودی، به معنای پیوستگی ابزارهای ارتباطی بازاریابی با اهداف کلان و استراتژیهای سازمان و حمایت و پشتیبانی از آنها است. ازجمله مثالهای خوب برای این یکپارچگی ارسال پیامهای چشماندازهای سازمانها در ارتباطات ایجاد شده با مشتری است. یکپارچگی داخلی؛ به معنای آگاه سازی و انگیزه بخشی به کارکنان سازمان در مورد پیشرفتها و پروژههای جدید، دریافت استانداردها یا شرکای تجاری تازه است. یکپارچگی خارجی به معنای استفاده از پتانسیل شرکتهای دیگر برای ایجاد ارتباط بازاریابی است برای مثال، میتوان از ارائه تبلیغات مشترک با یک شرکت دیگر استفاده کرد.
معرفی ابزار
اگرچه ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی نیازمند صرف تلاش، برنامهریزی و تخصیص منابع است، اما استفاده از این ابزار میتواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی، افزایش فروش و سود، صرفهجویی در هزینه و زمان و تنش در بازاریابی شود.
یکی از مهمترین مزیتهای این ابزار افزایش سود ناشی از اثربخشی مناسب است، گاهی ممکن است یک پیام مناسب و یکپارچه تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از هزاران پیام بیربط برای مخاطبان داشته باشد. وقتی مخاطبان مجموعهای پیامهای ارتباطی به هم پیوسته و متناسب، به هنگام و برنامهریزی شده دریافت میکنند، میتوانند تصمیمگیری مناسبتری برای انتخاب داشته باشند. با وجود عقل سلیم وجود یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی را میپذیرند، اما مشاهده میشود که سازمانها با اجرا، پیادهسازی و استفاده از آن با مسائلی روبهرو هستند. یکی از دلایل این موضوع وجود ساختارهای سازمانی انعطافناپذیر است، مدیران در چنین سازمانهایی برای محافظت از بودجه و قدرت خود، در مقابل IMC از خود مقاومت نشان میدهند. درحالی که اگر تمامی ارکان سازمان از اهمیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آگاه باشند، همکاری مناسب و اثربخشی از خود نشان میدهند. جالب اینکه در برخی از شرکتهای بزرگ(که در کشور ما نیز کم نیستند)، به دلیل وجود رقابت ناسالم این یکپارچگی حتی در واحد بازاریابی سازمان نیز مشاهده نمیشود و این مساله در دراز مدت تاثیرات مخربی بر تصویر سازمان در ذهن مشتری خواهد گذاشت.
برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی گامهای زیر را بردارید:
۱) حمایت کامل مدیریت را داشته باشید. با اطمینان از اینکه مدیریت ارشد IMC را درک کرده است؛ حمایت و پشتیبانی آنها را جلب کنید.
۲) در سطوح مختلف مدیریت یکپارچگی ایجاد کنید. با برنامه ریزی و تشکیل جلسات منظم، به مدیران سازمان اهمیت IMC را منتقل و در آنها یکپارچگی ایجاد کنید.
۳) برای ارتباطات بازاریابی استراتژی شفافی تدوین کنید. برای ارتباطات در بازاریابی باید اهداف و استراتژیهای روشنی داشته باشید. باید اطمینان حاصل کنید ارتباطات بازاریابی ایجاد شده، برای نام تجاری شما ارزش افزوده ایجاد میکند.
۴) اول به مشتری به فکر کنید. ارتباطات بازاریابی را در سراسر فرآیند خرید مشتریان خود قرار دهید. مراحل قبل از خرید مشتری را به خوبی شناسایی کنید و در هر مرحله یک ابزار ارتباطی مناسب با آن انتخاب و استقرار دهید.
۵) برای ارتباطات بازاریابی یک سیستم اطلاعاتی مناسب را بهکار گیرید. برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی، نیاز به سیستم اطلاعاتی مناسبی در مورد مشتریان هستید تا بتوانید در زمان مناسب اطلاعات و پیامهای مهم را به آنها منتقل کنید.
۶) از رسانههای مختلف برای ابزارهای ارتباطی استفاده کنید. با توجه به متغیرهایی چون نوع ارتباط(یک طرفه یا دوطرفه) با مشتری و همچنین نحوه ارتباط (جمعی یا هدفگیری شده) نوع ابزارهای ارتباطی خود را انتخاب و از آن استفاده کنید.
۷) همیشه برای تغییر آماده باشید. از تجارب خود در بازاریابی یادگیری داشته باشید و بهطور مستمر برای ایجاد ارتباطات موثر در بازاریابی در حال جستوجو باشید و همیشه برای تغییر رویکرد در بازاریابی آماده باشید.