۲۷ساختمان تجاری در ۳منطقه تهران؛پایتخت را می بلعند

0
102

مهدی‌حجت: هرکسی زمینی‌داشته احساس‌کرده اگر آن‌را به مجتمع‌تجاری تبدیل‌کند سود زیادی برده

فاطیما فردوس: «انقدر تو این منطقه پاساژ زدن که دیگه کسی برای خرید نمیاد. پاساژها تبدیل شدن به موزه و ما هم شدیم اثر هنری.» مغازه‌ها خالی از مشتری است و چشم فروشنده‌ها به درهای شیشه‌ای و گیت‌هایی که شاید به اشتباه صدایشان دربیاید.«به‌جز آخر هفته‌ها تقریبا هیچ مشتری‌ای نداریم. فقط یکی دو تا مغازه زنجیره‌ای هستن که فروش خوبی دارن؛ بقیه‌مون هیچی به هیچی.»

مغازه‌دار یکی از مراکز خرید در منطقه یک است که از ساخت‌وسازهای بی‌رویه مراکز خرید در این منطقه و ضررهایش می‌گوید. «تازه اینجا همه مغازه‌ها پره و سرقفلی‌دارا تونستن فروشنده جذب کنن. برو فلان پاساژ رو ببین! یک طبقه‌ش کلا خالیه. کلی مغازه خالی که هیچ مشتری‌ای نداره.»

بحرانی به نام مغازه‌های خالی در مال‌های تهران. مراکز خریدی که در چند سال اخیر در مناطق یک، سه و ۲۲ به قول مغازه‌دارها مثل قارچ رشد کرده‌اند و نه تنها کاسبی آنها را به حداقل رسانده‌اند، که شهروندان نیز در مقابل این حجم از مراکز خرید استقبال چندانی نشان نمی‌دهند.

شهروندانی که عتقدند شهرداری به خاطر افزایش درآمدهای بی‌ضابطه دست به صدور پروانه ساخت برای این مراکز می‌زند و توجهی به بافت منطقه‌ای و ترافیک و آلودگی‌های زیست‌محیطی نمی‌کند. مال‌هایی که حالا به مراکزی برای ایجاد مزاحمت شهروندان تبدیل شده و فروشندگان را نیز راضی نمی‌کند.

در حال حاضر در منطقه یک ۱۳ مال، و در منطقه ۳ و ۲۲ نیز هر کدام ۷ مرکز خرید فعال وجود دارد. اما با توجه به ساخت و سازها در این مناطق باید به این اعداد افزود. افتتاح مراکز خرید بیشت مراکز خریدی که به‌تازگی مجوز ساخت گرفته و در حال ساخت هستند نیز را شامل می‌شود. آماری که نشان از عملکرد بی‌ضابطه شهرداری و بی‌توجهی به ظرفیت و گنجایش مناطق شهری تنها با نگاه افزایش درآمد و فروش شهر است.

چند روز پیش مهدی حجت، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران در گفت‌وگویی از توقف ساخت مال‌های مزاحم خبر داده و گفته بود باید به پیوست‌های ترافیکی و فرهنگی مجتمع‌های چند منظوره در پایتخت توجه شود.

به نظر می‌رسد برنامه‌ای مدون به صورت بخشنامه در این خصوص صادر شده و قرار است روند نامتعادل‌سازی در پایتخت متوقف شود؛ اما او می‌گوید «ما در این خصوص هیچ بخشنامه‌ای صادر نکرده‌ایم و نظر خاصی نیز نداریم. صرفا نظر شخصی‌ای بوده که داده‌ایم. مسئله‌ای که چندان دور از ذهن نیست و توقف ساخت‌وساز بی‌رویه این مال‌ها تا زمانی که سازوکار تامین درآمد شهرداری تغییر نکند، به همین شیوه ادامه‌دار خواهد بود.»

 

هر شهروند یک مال!

یکی از مغازه‌دارهای مرکز خریدی در منطقه یک تهران با گلایه از ساخت‌وسازهای بی‌رویه مال‌ها می‌گوید: «بیشترین مراکز خرید در منطقه یک و سه تهران است و تعداد بالای این پاساژها به قدری است که بخش زیادی از مغازه‌های این مراکز خالی هستند. مال‌ها در منطقه یک مثل قارچ در حال رشد هستند و شرایط طوری است که انگار برای مردم هیچ جذابیتی ندارند. همه مغازه‌دارها از استقبال کم مشتری‌ها شکایت می‌کنند و به‌جز آخر هفته‌ها تقریبا هیچ مشتری‌ای نداریم.»

یکی دیگر از فروشنده‌ها که ماهیانه مبلغ بسیار بالایی را برای اجاره‌بهای مغازه‌اش می‌دهد، می‌گوید: «تا چند سال پیش مغازه داشتن در مراکز خرید و پاساژها یک مزیت به حساب می‌آمد؛ به عنوان مثال وقتی پاساژ تندیس در تجریش ساخته شد، روزی نبود که دخل ما خالی بماند و فروش خیلی خوبی داشتیم.

تنها پاساژ خوب در این منطقه بعد از قائم، تندیس بود و برای مردم جذابیت داشت؛ ولی ساختن پاساژهای ارگ و پالادیوم و روشا و … تندیس را کاملا به حاشیه برد و پاساژ خالی است.»

«همه به ما می‌گویند که بهترین شغل را دارید و مشتری همیشه برای شما هست؛ اما نمی‌دانند اگر این فودکورت‌ها نبود همان جمعیت زیاد آخر هفته‌ها هم نبود.» یکی دیگر از فروشنده‌هایی است که معتقد است از وقتی فودکورت‌ها به مراکز خرید آمد و مال‌ها زیاد شدند تنها مشتری، برای رستوران‌دارها و شکم‌چرانی‌هاست.

«تعداد مراکز خرید در مناطق یک و سه به قدری زیاد است که در سال‌های دیگر باید شاهد این باشیم که برای هر نفر یک مال ساخته شود. خب معلوم است که این تعداد بالا باعث می‌شود مردم و مشتری‌ها زده شوند و علاقه‌ای که به پاساژگردی نداشته باشند. تنها تفریح مردم در این پاساژها فودکورت‌هاست که اگر نبود باید در پاساژها تخته می‌شد و می‌رفتیم.

قبل‌ترها حداقل مشتری می‌آمد داخل مغازه ولی الان مثل ویترینی شدیم که خاک می‌خوریم. از طرفی اجاره این مغازه‌ها آنقدر بالاست که تمامش برای ما ضرر است؛ خیلی‌ها گذاشته‌ و رفته‌اند و شگردهای صاحبان مغازه‌ها هم برای جذب فروشنده‌ها هیچ تاثیری نداشته است.»

 

ایجاد مزاحمت برای شهروندان

ساخت‌وساز بی‌رویه مال‌ها در برخی مناطق تهران علاوه بر مغازه‌دارها و فروشندگان، صدای شهروندان را نیز درآورده است. یکی از شهروندان که در نزدیکی یکی از مال‌های منطقه ۳ ساکن است، می‌گوید: «عصرها و به‌خصوص آخر هفته‌ها آنقدر شلوغ است که مسیر چند دقیقه‌ای تا خانه را باید نزدیک به یک ساعت منتظر بمانم. صف طولانی برای پارکینگ پاساژ، ظرفیت پر پارکینگ‌ها و سر و صدای زیاد تمام آرامش ما را بهم ریخته است.

مگر مردم چقدر خرید دارند که در منطقه ۳ باید این‌همه پاساژ و مرکز خرید باشد؟ از طرفی مغازه‌دارها هم که از نبودن مشتری شاکی هستند؛ پس دلیل این ساخت‌وسازهای بی‌رویه چیست؟ به‌جز مغازه‌های زنجیره‌ای در پاساژها که قیمت‌های نسبتا مناسبی دارند، دیگر مغازه‌ها فروشی ندارند. بیشترین جذابیت این مراکز خرید هم مغازه‌هایی هستند که خوراکی‌های هیجان‌انگیز دارند و بیشترین سود برای آنهاست.»

یکی دیگر از شهروندان که چندان از این وضعیت ناراضی نیست، می‌گوید: «مگر در تهران چقدر مکان‌های تفریحی داریم؟ اگر همین مال‌ها هم نباشد باید چطور تفریح کنیم؟ در هر کدام از این مال‌ها تعداد بسیار زیادی مغازه‌ و رستوران و کافه است که می‌توان به هر نحوی وقت گذراند و تفریح کرد. حتما که نباید خرید کرد؛ همین که می‌شود جمعیت زیادی از مردم را در یک‌جا دید تفریح است.»

یکی دیگر از شهروندان اما می‌گوید: «این همه مغازه‌های پر زرق و برق بدون مشتری چه معنی‌ای دارد؟ برای کسی که در نان شبش مانده چه اهمیتی دارد فلان برند در فلان پاساژ شعبه زده؟ فرهنگی که این مال‌ها به مردم حقنه می‌کند سرمایه‌داری مفرط است و چه کسی برای این فاصله عمیق طبقاتی که ایجاد می‌کنند نگران است؟ حرف این نیست که نباشند؛ باشند ولی نه به صورت افراطی. یک منطقه چقدر گنجایش ساخت پاساژ دارد؟ هیچ جایگزین دیگری برای آنها وجود ندارد؟»

 

مد جدید سرمایه‌دارها

مهدی حجت، معاون شهرسازی  با اشاره به معیارهای مورد نظر برای مال‌های مزاحم می‌گوید: «مورد اول تعداد مال‌ها است که هرکدام از اینها باید با جمعیت مراجعه‌کننده به خود تناسب داشته باشد. در واقع وقتی در سطح شهر به این مراکز اختصاص داده می‌شود باید تعداد مراجعه‌کنندگان سنجیده شود. تاکنون نیز ساخت مال‌ها متناسب نبوده و هرکسی زمینی داشته احساس کرده که اگر آن را به مجتمع تجاری تبدیل کند سود زیادی خواهد داشت.»

او در ادامه با اشاره به اینکه باید به ظرفیت شهر و هماهنگی مراکز تجاری با یکدیگر توجه شود، می‌گوید: «در این شرایط بسیاری از مغازه‌ها به فروش نمی‌رود و مشکل اقتصادی پیش می‌آید. در واقع بسیاری از این مال‌ها بدون در نظر گرفتن امکان دسترسی ساخته می‌شوند. بسیاری از این مراکز تجاری در مکان‌هایی قرار دارند که خیابان‌های اطراف آن ۱۲ یا ۲۰ متری است و علاوه بر آن ورودی و خروجی‌های مفصل و بزرگی دارد و ترافیک بسیار زیادی برای محله‌ها ایجاد کرده است.

علاوه بر این هر مرکز تجاری تعداد زیادی ورودی و خروجی دارد و زمانی که در محل مناسبی قرار نگیرد مشکلات زیادی ایجاد می‌کند. مورد دیگر نیز مسئله آلودگی صوتی و ازدحام است که آرامش را از محیط‌ها سلب می‌کنند. البته این موارد برای مجتمع‌های تجاری مزاحم و زائد بر مناطق است و طبیعی است که هر منطقه‌ای مرکز خریدی داشته باشد؛ اما متاسفانه ساخت‌وساز مال‌ها هم مد شده و عده‌ای فکر می‌کنند ساختن این نوع پاساژها بهترین نوع کاسبی است.»

 

لزوم تغییر سازوکار تامین درآمد شهرداری

در همین میان باید به این سوال پاسخ داده شود که ساخت مال‌ها در مناطق شهری طبق چه گنجایش و ظرفیتی صورت می‌گیرد و نحوه نظارت بر این ساخت‌وسازها چگونه است؟

حسین ایمانی جاجرمی، جامعه‌شناس شهری  به این سوال پاسخ می‌دهد: «این ساخت‌وسازها باید بر اساس یک طرح جامعی انجام شود که این طرح جامع یک چارچوبی برای مسائل ساخت‌وساز مشخص می‌کند. ما برای اینکه به زندگی شهری نظم دهیم و مشکلات مردم را کم کنیم باید طبق این طرح‌ها اقدام کنیم؛ اما این طرح‌های جامع و تفصیلی تقریبا هیچ ارزشی ندارند و هرکسی که شهردار می‌شود این اجازه را دارد که طرح جامع را دست‌کاری کند و تصمیماتی بگیرد که در طرح جامع لحاظ نشده است.

این موارد پیامدهایی دارد که غیرقابل کنترل می‌شود؛ در واقع تجربه و عقل بشری حکم می‌کند که ما برای هر چیزی نقشه داشته باشیم. ما نقشه‌ها را تهیه می‌کنیم ولی در عمل آنها را کنار می‌گذاریم.»

او در ادامه می‌گوید: مال‌ها هم بخشی از این موضوع هستند و اگر به طرح‌های جامع نگاه کنیم می‌بینیم که هیچ اجازه‌ای تحت عنوان ساخت‌وساز بی‌رویه آنها داده نشده است، ما کارهایی در تهران و سایر شهرها کرده‌ایم که دنیا متعجب شده و روز به روز کیفیت زندگی مردم را بدتر کرده است.

صدور پروانه ساخت این مال‌ها هم در ابتدا برای شهرداری خوشایند بوده و درآمد داشته و بدون رعایت پیامدهای زندگی شهری ساخته شده است؛ اما از آن جایی که برنامه‌ای وجود نداشته و کسی برای آینده ارزشی قائل نبوده، پیامدهای منفی آن در حال حاضر خودش را نشان داده است.

برخی گمان می‌کنند این ساخت‌وسازها برای گردشگران خارجی است و باید برای جاذبه‌های گردشگری ساخته شود ولی متوجه نیستند گردشگری که به ایران سفر می‌کند، گردشگر فرهنگی است. متاسفانه تنها مبنایی که برای تصمیم‌گیری مال‌ها بوده اقتصادی و درآمدزایی بوده و به ابعاد دیگر آن توجهی نشده است.»

طمع‌کاری سرمایه‌داران هم در این امر نکته قابل توجهی بوده که در حال حاضر باید تبعات آن را بپذیرند: هیچ‌کدام از این ساخت‌وسازها ارزیابی اجتماعی، محیطی، زیست محیطی و .. را نداشته است. اگر تمام این جوانب سنجیده شود، سال‌ها طول می‌کشد تا یک مال ساخته شود ولی ما در ایران و به‌خصوص تهران شاهد قد کشیدن هر روزه این مال‌ها هستیم. در واقع نمی‌شود برای این ساخت‌وسازها کاری کرد؛ تا زمانی که نظام درآمدی شهرداری را تغییر ندهیم آنها مجبورند از این راه درآمد کسب کند.

شهرداری هم دچار تناقض شده؛ از یک طرف شعارهایی می‌دهد که برخلاف دوره قبل عمل کند ولی در واقع نمی‌تواند غیر از آن کاری کند. به عبارت دیگر ساز و کار تامین درآمد برای شهرداری باید تغییر کند تا این مسائل حل شود.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:

افزودن دیدگاه