زمانی که با شیوههایی سر و کار داریم که به منظور تاثیرگذاری بر رفتار افراد مورد استفاده قرار میگیرند، به مواردی چون کنترل ، تنبیه و تشویق برخورد میکنیم.
بطور کلی عوامل بسیار زیادی وجود دارند که رفتار فرد را تحت تاثیر قرار میدهند، اما در برخی شیوهها ایجاد تاثیر و تغییر بطور عمده بکار میرود و در واقع هدف شیوههایی است که بکار برده میشود.
به عبارتی به منظور تغییر رفتار افراد یا هدایت رفتار آنها در مسیر مورد نظر از روشهایی استفاده میشود که شناخته شدهترین آنها فرآیند کنترل و تشویق است. همه با اصطلاح تشویق و پاداش آشنایی دارند و معمولا این دو ارتباط و پیوستگی نزدیکی با یکدیگر دارند، بطوری که یکی بدون دیگری معنایی نخواهد داشت.
تشویق
در کل تشویق فرآیند پاداش دهی است به رفتار فرد ، یعنی برانگیختن شوق و علاقه مجدد او به انجام همان رفتار. این پاداش طیف وسیعی میتواند داشته باشد بطوری که از یک نگاه تحسین آمیز تا یک تشویق مالی بزرگ یا اهداء رتبه یا مقامی را شامل شود. در هر حال این فرآیند در زندگی انسان گستردگی دارد و عموم افراد آن را بکار میبرند، شاید بدون آن که با جنبههای مختلف آن یا کارکرد آن یا شیوههای صحیح اجرای آن آشنایی داشته باشند.
انواع تشویق
برای تشویق کارکنان می توانیم از این چهار مدل زیر استفاده کنیم:
۱ . تشویق نسبی ثابت ۲. تشویق نسبی متغیر ۳. تشویق فاصله ای ثابت ۴. تشویق فاصله ای متغیر بهترین روش تشویق نوع دوم یعنی « تشویق نسبی متغیر » است.چون:
اولاً:
نسبی است و مورد سوء استفاده فرد قرار نمی گیرد .
ثانیاً:
متغیر است و تغییر نوع و مقدار تشویق، از واکسینه شدن فرد جلو گیری می کند. به دلیل اینکه هم افراد با هم متفاوتند و هم حتی یک فرد هم در موفعیتهای گوناگون متفاوت عمل می کند. مثلاً یک کار خیلی خوب ارزش دارد که بلافاصله او را تشویق کرد اما بعضی کارها زیاد مهم نیستند و اگر چند کار خوب انجام داد باید تشویق شود. بنابراین فرد از تشویق دلزده نمی شود و تشویق همیشه برایش جدید و هیجان انگیز است.
ثالثاً:
در تشویق های نسبی فرد می فهمد که این پاداش برای کدام کار یا کارهایش است اما در تشویق های فاصله ای به علت فاصله افتادن بین کار و پاداش فرد نمی داند این پاداش نتیجه کدام کار اوست.
کارکرد کنترل و تشویق
فرآیند تشویق سیستم انگیزشی فرد را تحریک میکند و احساس خوشایندی در او بوجود میآید. بر مبنای نظریات یادگیری مربوط به شرطی سازی ، اگر این احساس خوشایند با رفتار انجام گرفته پیوند بخورد، در موقعیتهای بعدی فرد را وادار به انجام رفتار مورد نظر خواهد کرد. لذت جویی و کسب لذت از ویژگیهای اساسی انسان است و فرد تمایل به کسب لذت دارد. حتی مراکزی از مغز شناخته شدهاند که با این تمایل فرد مرتبط هستند.
این مراکز به مراکز لذت معروف هستند که در موقعیتهای خوشایند و لذت بخش فعال میشوند. بر این اساس فرد به دنبال راههایی است که احساسات خوشایند او را تقویت کنند. رفتارهایی که منجر به این احساسات میشوند تقویت و تکرار میگردند. چنین فرآیندی در نظریه ثراندایک به قانون اثر معروف است، وی معتقد است اگر نتیجه یک رفتار ، تجربه خوشایندی باشد، آن رفتار یاد گرفته خواهد شد و در غیر اینصورت اگر تجربه ناخوشایندی به دنبال داشته باشد آن رفتار مجددا تکرار نخواهد شد. این قانون در شیوههای کنترل و تشویق مورد استفاده فراوان مییابد.
ارتباط کنترل و تشویق
اصطلاح کنترل مفهوم گستردهای دارد. اگر به صورت اختصاصیتر مفهوم آن را مورد نظر قرار دهیم تمام جریاناتی را شامل میشود که هدف رفتار را معین میسازند و تلاش میکنند رفتار را در جهت خاصی کنترل و هدایت کنند. در این معنا تشویق یکی از شیوههای کنترل به شمار میرود و شیوه دیگر آن تنبیه خواهد بود.
هر چند برای اعمال کنترل و هدایتگری در رفتار شیوههای متعدد دیگری وجود دارد. اما در یک معنای دیگر و آنچه که بین مردم رواج دارد کنترل فرآیندی است که فرد را از انجام یک رفتار خاص باز میدارد. کنترل کردن در این معنا یعنی جلوگیری کردن و مانع شدن و تا حدودی با مفهوم تنبیه ارتباط پیدا میکند.
در این مفهوم تجارب ناخوشایندی که برای فرد به دنبال انجام عمل خاصی پیش میآید، تو را از ادامه عمل باز میدارد. رفتار گرایان معتقدند طی اصول خاصی باید بین این تجربه ناخوشایند و عمل مورد نظر پیوندی ایجاد شده باشد و در غیر اینصورت بازداری از عمل اتفاق نخواهد افتاد.
کاربردهای کنترل و تشویق
این جریان در تمام سطوح زندگی فرد گستردگی دارد. و در واقع یکی از فرآیندهایی است که از همان بدو تولد و روزهای اول زندگی بکار برده میشود. رفتارهای نوزاد مثل غان و غون کردن او ، لبخند زدن او و حرکات دستها و پاها مورد توجه اطرافیان قرار میگیرد و شوق و ذوق قابل توجهی را در آنها بر میانگیزد.
این تجربه خوشایند مبنای تکرار رفتارهای نوزاد خواهد شد و بر این اساس زبان رشد ، رفتارهای حرکتی مثل نشستن ، راه رفتن و … و رفتارهای اجتماعی را در او شاهد خواهیم بود. به مرور این جریان جنبه ارادیتری به خود میگیرد و اطرافیان و بویژه پدر و مادر تلاش میکنند آگاهانه رفتارهایی را در او ایجاد کنند، یا مانع از بروز رفتارهایی خاص در او شوند.
به این ترتیب شیوههای تربیتی شکل میگیرد و افراد مختلف به میزان آگاهیها و اطلاعات خود شیوههایی از کنترل و تشویق را بکار میبرند. در سالهای اول این فرآیند شکل اختصاصیتری به خود میگیرد و به عنوان عامل محرکی برای یادگیری رفتارهای اختصاصیتر بکار میرود. بطوری که یک ابزار مهم در پیشبرد جریان آموزش در کلاس درس به شمار میرود.
رفتارهای اجتماعی فرد به صورت متداومی با پاداشها و تنبیهها کنترل و شکل داده میشوند. فرد طی این فرآیند یاد میگیرد که برخی رفتارها با هنجارهای اجتماعی ناسازگار هستند و نباید مبادرت به انجام آنها کند. رفتارهای شغلی به صورت اختصاصیتر و برنامه ریزی شدهتری با این فرآیند کنترل میشوند.
معمولا برنامهریزی هایی که برای تشویق و تنبیه کارکنان صورت میگیرد، برگرفته از همان اصول اولیه کنترل و تشویق هستند که کسب یک پاداش به دنبال رفتار بروز تکرار آن رفتار را افزایش خواهد داد و برعکس کسب یک تجربه ناخوشایند ، فرد را از ادامه رفتار منع خواهد کرد.
سلام. انتقادی که به این مقاله وارد هست اینه که هیچ منبعی نداره. یعنی کسانی که این مقاله را در این سایت بارگذاری کردند نخواستن که منبع این مقاله را بیان کنند این کار ظاهرا برای این صورت گرفته که مقاله به اسم این سایت تمام بشه در حالی که اگر کسی بخواد از این مقاله در جایی استفاده بکنه و بعد منبع را سایت رادیو کسب و کار اعلام بکنه در مجامع علمی و اداری به هیچ عنوان ازش نمیپذیرن و ارزش و اعتبار علمی نخواهد داشت. پس این کار نه تنها برای شما سودی نداره بلکه زحمات نویسنده مقاله را هم به باد میده و حتی کسی که از این مقاله استفاده کرده باید بخشهای استفاده شده را از کار یا پایان نامه یا طرح خودش حذف کنه چون منبعی نداره براش.