اگر تعریفی مشترک از نخبه داشته باشیم شاید بهتر بتوان خطکش برای ارزیابی و شناخت تهیه و ارائه کرد، از نظر بنده نخبه کسی است که اثرگذار و صاحب نفوذ کلام در افکار عمومی و… است و ممکن است در همان زمان خودش اثرگذار و یا پس از زمان خودش اثرگذار باشد، نخبگان این ظرفیت را دارند که پیشتر و بیشتر از عامهی جامعه متوجه مسائل شوند، توان فهم و تحلیل داشته باشند و طبیعتاً بتوانند اثرگذاریهای مثبتشان را به جامعه انتقال دهند.
نخبه به کسی گفته میشود که در زمینه خاصی تخصص داشته باشد این واژه در متون پارسی از جمله مرزباننامه بهکاررفته که امروزه معادل برگزیده و «متخصص» به کار میرود، ولی اکنون که صحبت از نخبگان میشود به این معناست که کسی بر همه موضوعات نظری و عملی که در دانش بشری مطرح است اشراف دارد.
نخبه کیست؟
اول نخبگی چیست و نخبه کیست شاید اولین پرسش در حوزه «نخبگی» این باشد اما برای پاسخ به این چیستی و کیستی، اول باید پیش درآمدی را در نظر آورد، با این شرح که واژه «نخبه» در قرن هفدهم برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار میرفت و بعدها برای اشاره به گروههای اجتماعی برتر، کاربرد یافت اما در قرن نوزدهم «نخبهگرایی» بهعنوان یک مکتب فکری در علم سیاست و جامعهشناسی سیاسی مطرح شد. امروزه نیز نخبهگرایی یکی از الگوهای رایج در جامعهشناسی سیاسی و از شاخصههای تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی و بر سیاستهای راهبردی شمرده میشود.
دوم در پاسخ به اینکه نخبه کیست میتوان ماده ٢ آییننامه احراز نخبگی را یادآور شد که میگوید: «نخبه، به استناد ماده ۴ اساسنامه بنیاد به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق میشود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فناوری و فرهنگسازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور شود» پس بعد از شناخت نخبه میتوان مجموعه این مؤلفهها را در پاسخ چیستی نخبگی هم نوشت.
البته فرد نخبه در هر حوزهای خواه سیاسی، خواه اجتماعی، خواه فرهنگی باید بتواند، پدیدهها را در سطوح مختلف و حتی داخلی و بینالمللی بررسی کند و آینده را از پیش ببیند و راهکارهای هوشمندانه برای مدیریت حوادث و پدیدهها در راستای ارتقا بخشیدن به زندگی بشر ارائه کند.
سوم نخبه پروری هم به معنای پرورش دادن ویژگیهای پیشگفته و فراهم آوردن شرایط برای تعمیق و نهادینه شدن آن در افراد است.
چهارم نخبه پروری به معنی طبقهبندی کردن جامعه بر اساس امتیازات موهوم نیست بلکه طبقهبندی بر اساس کلاس علم، اخلاق، ادب، توانایی و به عبارت روشنتر، دانستن، توانستن، خواستن، برخاستن و به ظهور رساندن فضایل انسانی است. فضایلی که البته هرکس میتواند بدان دست یابد و پس از آن در جمع نخبگان به شمار آید.
پنجم وابستگی خانوادگی، ثروتمند بودن، داشتن پشتوانههای قوی، حتی اگر باعث شهرت فرد شود، نمیتواند از او یک نخبه بسازد، هرچند این ظرفیتها میتواند تسهیلکننده تبدیل یک فرد عادی به یک فرد نخبه شود، اما نخبگان معمولاً کسانی هستند که از راههای دشوار میگذرند و موانع را از سر راه برمیدارند، مشکلات و سختیها را رام اراده خویش میکنند تا به مقصد برسند و اصلاً رسیدن از جاده امن و راحت با امکانات کامل به مقصد که نیاز به نخبگی ندارد، بلکه نخبگی در راهیابی و راهنمایی و یافتن راههای تازه، کمهزینه و پرفایده بهسوی مقصد و تلاش مثمر ثمر برای رسیدن به مقصد خود را نشان میدهد.
پس میتوان گفت نخبه از طبقه خاصی نیست هرچند در نهایت جزو یک طبقه خاص میشود. در ایران هم در پرتو جمهوری اسلامی و برهم خوردن روال گذشته امکان جهش برای همگان فراهم است و هرکس به فراخور نخبگی و فرزانگی خویش و نه بر پشتوانه نسبت خانوادگی خود بیشتر از پلههای موفقیت بالا رود.
ویژگی انسانهای نخبه
موفقیت ذاتی نیست، بلکه این افراد
۱- دقیق هستند همه نخبگان یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که «حد خود را دقیق میشناسند.»
۲- هدفمند هستند.
۳- فرصت یاب، از فرصتها خوب استفاده میکنند.
۴- خود و دیگران را خوب ارزیابی میکنند،
۵- شجاع هستند و مدیریت خطرپذیری و تصمیمگیری دارند.
۶- ماهیچههای اراده را قوی میکنند.
۷- میدانند همیشه محدودیت وجود دارد ولی در جا نمیزنند.
۸- بر آنچه انجام میدهند تمرکز دارند، از نظر روانشناسی یادگیری: مهمترین شرط در تمرکز حواس «داشتن علاقه به موضوع موردنظر است»
۹- بهجای توجه روی عادتهای بد روی مخالف آن و عادات خوب توجه میکنند.
۱۰- جامعیت و نگاه جامع دارند. نبوغ قدرت بهکارگیری مهارتها و تعادل و تناسب در ترکیب آنهاست.
هفت صفت ویژه قهرمانان از دیدگاه رابینز عبارتند از:
۱- انگیزه بالا، افراد قهرمان انگیزه بالایی برای قهرمان شدن دارند.
۲- ایمان قوی، افراد قهرمان دارای ایمان قوی میباشند.
۳- درک ارزشها، این افراد درک بالایی از ارزشها دارند.
۴- راهبرد، افراد فوق دارای راهبردهای مشخص و برنامهریزیهای دقیق میباشند.
۵- انرژی، این افراد دارای انرژی مضاعفی هستند و زود خسته نمیشوند.
۶- نیروی صمیمیت، افراد قهرمان سرشار از محبت و صمیمیت هستند.
۷- مهارت ارتباط با خود و دیگران (IQ و EQ )
پیام پاولف به جوانان کشورش (روسیه):
پیش از هر چیز در کارهایتان منظم باشید، تکرار میکنم منظم باشید.
دومین شرط مهم فروتنی است،
سومین شرط لازم عشق است.
اصول مدیریت بر خود:
۱- شناخت خود (شناخت امکانات و محدودیتها)
۲- مراقبت از انتخابها (ما مدام در حال انتخاب هستیم)
۳- حسابرسی،
۴- مراقبت از آرزوها (امام علی (ع): من از دو چیز بر امتم میترسم: الف- آرزوهای دور و دراز، ب- هوای نفس؛)
۵- تناسب هدف و وسیله
۶- تقدم تفکر بر عمل
۷- اصل اعتدال
برخی از ویژگی خانوادههایی که فرزند موفق تربیت میکنند:
۱- توجه و وقت گذاری
۲- محیط آموزشی علمی و کتابی
۳- به فرزندشان اعتماد دارند.
۴- به فرزندشان افتخار میکنند (چیزی بالاتر از اعتماد).
خلاصه نخبگان سه ویژگی اساسی دارند:
۱- اهل فکرند.
۲- اهل ذکرند.
۳- اهل سؤالاند.
«تنها زندگیای ارزشمند است که صرف خوشبختی دیگران شود.»
اما وقتی مسائل سیاسی مطرح میشود و عناوینی همچون الگوی ایرانیـ اسلامی پیشرفت طرح میشود خطکشها و مبانی بر اساس سلایق سیاسیون طرح میشود نخبگان هم طبقهبندی میشوند ولی به نظر بنده در همان دوره طبقهبندیشدهاند سپس به طبقه درست خود بازگشت پیدا خواهند کرد.
خسرو سلجوقی