موسیقی بخشی از فضای ذهنی آدمی را به خود اختصاص میدهد. زمزمهها و نغمههایی که در لحظههای مختلف زندگی انسان خوانده یا نواخته میشود، به دلیل نظام موسیقایی خواننده و شنونده را به وجد میآورد. حتی لالاییهایی که از سوی مادری خوانده میشود، به خاطر آهنگی که در ادای واژهها وجود دارد، کودک را به آرامش میرساند.
انسان خواه ناخواه برای بسیاری از لحظههای زندگی خود ضرباهنگ و موسیقی خاصی دارد، گاه زمانی که راه میرود یا کار میکند با زمزمه اشعاری به نواهای ذهنی خود مشغول است.
این سنت و شیوه در گذشته نمود بیشتری داشته است. کشاورزی که روی زمین مشغول کاشت محصول خود است، معمولا زمزمهگر نغمههایی است که گاه ارتباط مستقیم با زمین و محصول آن دارد. یا ماهیگیرانی که به دریا میزنند نیز ترانه و نغمه مخصوص خود را دارند. آنان گاه دریا، قایق یا حتی ماهی را در شعر خود دخالت میدهند و با آنان نجوا میکنند.
موسیقی کار زمانی شکل میگیرد که فردی مشغول انجام کاری است. این نوع موسیقی اگر چه خلقالساعه است، ولی پشتوانه آن گذشته کهنی است که تاریخ بشر را پشت سر خود دارد. ذات موسیقی کار میل به زندگی، حیات و حرکت است.
موسیقی در کنارههای دریا مانند بوشهر یا در حاشیه دریا تفاوت ماهوی با موسیقی کار کشاورزان دارد و لنگر کشیدن، نغمه دریا، بادبان بالاکشیدن و جدیت و سختی کار مردان دریای جنوب را به تصویر میکشد. به موسیقی کار در بوشهر «یامال» گفته میشود که موسیقی دریانوردان است. تمام کارهای جمعی در طول سفرهای دریایی به راههای دور به همراه دهل، دایره، تکخوان و گروه اجرا میشد. جنبه بصری این نوع موسیقی متمایز از جنبه صوتی است.
موسیقی کار در نواحی مختلف کشور براساس نوع ابزار کار گاهی تغییر میکند. مثلا در موسیقی آواهای کار استان لرستان برزگری، خرمنکوبی (گاهوله)، شیردوشی (گادوشی)، مشک زنی و برنجکوبی خواننده وقتی که ابزار کار را به دست میگیرد، ناخودآگاه حس موسیقایی او شکل میگیرد و آواهای کار خاص خود را میخواند.
در بلوچستان هنگام کار از موسیقی و آواهای گوناگونی استفاده می شود، کارهایی که هر کدام موسیقی و آواهای خودشان را دارند و انسان را پر از شوق به کار می کند.
آواهای زنان بلوچ هنگام سوزندوزی:
گلین بانک وتی بانا گل بانو نشسته در خانه
گودا دوچی سرزانا مشغول سوزندوزی است
گودا دوچی همگ روچا هر روز سوزندوزی می کند
بلوچانی چکن دوچاوطراح چَکن (یکی از نقوش اصیل بلوچی ) را می دوزدآواهای حصیربافان بلوچ هنگام کار:
برات تیچک و کپاتانابرادر مشغول حصیر بافی سبد حصیری و جای نان حصیری است
تگرد و روپک و پاتانامشغول بافت زیر انداز حصیری و جاروی حصیری است
گوپیت پر بند و سپتاناسبد بزرگ و کمربند حصیری مخصوص بالا رفتن از درخت خرماسواس و سند و ساتانا کفش های حصیری و طناب حصیری می بافد
آواهای گلیم و قالی بافان بلوچ هنگام کار:
بلوچی جلک و تچکا گلیم زیبای بلوچی را
نه گوپته هیچ کس و هیچکا هیچ کس غیر از بلوچ نه بافته است
آواهای زنان بلوچ هنگام کار با آسیاب دستی:
هشّان بی بی فاطمه با یادونام سنگ آسیاب دستی حضرت زهرا(س)
دانان ءَ دُرشین ما شما گندم های خود را آسیاب تا برکت داشته باشد
آواهای مخصوص ماهیگیران هنگام کار:
بوجیگ من زرانت کشتی و قایق روانه دریا شد
الله مئی نگهبان خداوند نگهبان او باشد
هل هل هلیاسی هل هله در دریا موج می زند
هل هل هلیاسی هل هله در دریا موج می زند
آواهای چوپانی و رمه داران بلوچ:
الله یا خدا دادانی یا الله یا خدای بخشنده
میش ئی یون بدی ساڈانی و میش و گوسفند به من عطا کن تا پرورش دهم
الله یا خدا دادانی یا الله یا خدای بخشنده
شات کن منگهین ماتانی شاد کن دل مادرم را
آواهای خرما چینی و فصل خرما یعنی هامین:
مچکدگ هامین لایق سیل انت در فصل خرما نخلستان تماشایی است
هر کجا گردی په دل ءِ میل انت هرکجا گردش میکنی باب میل است
وهدءِ هامین ءَ کل بلوچ شادانت فصل خرما همه بلوچ ها شادانند
چه گم و رنجان کلان آزادنت از غم و رنج همه آزادند
من بلوچانی میتگ ءِ بِراهان فصل خرما آبادی منظره تماشایی دارد
په بلوچ جوانین من مرا گاهان برای بلوچهای اصیل بوستان زیبایی دارد
فصل خرما(هامین) به چهار مرحله کار تقسیم می شود:
مرحله اول کار یعنی مچ ایوار
مرحله دوم کار یعنی مچ بند
مرحله سوم کار یعنی مچ سند
مرحله چهارم کار یعنی مچ بُر
که در هر مرحله از کار نواها و آواهای مخصوص آن مرحله اجرا می شود
موسیقی بلوچستان با زندگی مردم بلوچ پیوند خورده است ،بدین معنا که در تمام مراحل زندگی کاربرد دارد. در بلوچستان آن دسته از مشاغلی که در آن شغل ها موسیقی همراه با انجام کار اجرا می شود عبارتند از:
– شخم زمین
– بذرپاشی
– درو گندم
– خرمن و خرمن کوبی
– خشت زنی و بنّایی
– ماهی گیری
– قبر زنی
– تقسیم آب و میرآبی
– خرما چینی و فصل خرما
– زرگری و اوسا کاری
– سوزندوزی
– حصیربافی
– چوپانی و رمه داری
با توجه به تنوع مشاغلی که هنگام کار از موسیقی کار بهره میگیرند در می یابیم که در بسیاری از مشاغل در بلوچستان اولین ابزار برای انجان کار موسیقی است و بسته به نوع شغل بعد از موسیقی برای انجام کار از ابزار های خاص آن شغل استفاده می شود. در بلوچستان برای اجرای موسیقی کار که برای مشاغل مختلف بکار می رود یا از ادوات معمول موسیقی بلوچی مانند: قیچک – تنبورک – رباب – بنجو – نی – دونی – دُهل – دوکر – طبلک – طشت کوزه – چنگ و سیمرغ (سازی که از ترکیب قیچک ،بنجو و تنبورگ ساخته شده) استفاده می شود.
۱- قیچک
که نام دیگرش سرود یا سروز است. به قیچک نواز، سرودی میگویند. این ساز شبیه کمانچه است با این تفاوت که کاسهای به بزرگی کاسه تار و دستهای کوتاه دارد. هنگام نواختن روی زانو یا زمین قرار میگیرد و آرشه یا کمانک بطور افقی با سیمها تماس مییابد. قیچک را معمولاً در بلوچستان میسازند، طنین خوشایندی دارد و در آهنگهای بلوچی خصوصاً موسیقی نوع دوم یعنی صوت و نازینک یکه تاز میدان است. صدای آن وسعت زیادی دارد به همین دلیل به عنوان مناسبترین ساز برای اجرای آهنگهای شاد و غم انگیز انتخاب میشود. از نظر کارکرد و قدرت اجرای آهنگهای مختلف میتوان قیچک را با ویلن مقایسه کرد.
۲- تنبورگ
شباهت زیادی به سه تار دارد. در نوع موسیقی حماسی تنبورگ نواز را پهلوان و در موسیقی عرفانی و صوت تنبورگ نواز به تنبورگی مشهور است. تنبورگ سه سیم بیشتر ندارد و روی دسته آن بر خلاف سه تار پردهها مشخص نیست و فقط برای آکورد گرفتن و همراهی با سازهای دیگر مناسب است، البته در موسیقی عرفانی بعضی از دراویش در روستای پیرآباد سراوان با تنبورگنت نیز میزنند.
۳- رباب
بیشتر محققین و کارشناسان موسیقی بلوچستان در اینکه رباب را هم از نظر اصالت منطقهای در ردیف قیچک و تنبورگ بگذارند، تردید دارند به نظر اینجانب با توجه به اینکه رباب در نوع موسیقی عرفانی ابزار اصلی میباشد و اجرای مراسم مولودی و موسیقی عرفانی نیز در پیرآباد سراوان بیش از هفتصد سال قدمت دارد. میتوان رباب را جزء ادوات اصیل موسیقی عرفانی بلوچستان به شمار آورد. این ساز شباهت زیادی با سه تار دارد البته رباب بلوچی هجده تار دارد و طریقه گرفتن و نواختن آن مثل تنبورگ است، با این تفاوت که تنبورگ را با انگشت سبابه زخمه میزنند و رباب را با مضراب روی دسته رباب دو پرده بستهاند و به علت کثرت تعداد سیمها با همین دو پرده میتوان نتهای زیادی را نواخت. روی کاسه رباب با پوست بره پوشانده شده و خرک که سیمها روی آن قرار میگیرند ارتعاشات صوتی سیمها را به داخل کاسه هدایت میکند روی پوست قرار گرفته و صدای ساز را طنین دلنشین میدهد.
عکس تزئینی است
کوک رباب بسیار مشکل و حساس است، زیرا در اثر هوای گرم و مرطوب پوست باز میشود و فشار خرک سیمها را حرکت داده و کوک سیمها به هم میخورد، به همین دلیل هوای خشک و سرد مناسب ترین حالت را برای کوک رباب ایجاد میکند و صدای آن بهتر میشود و هنگام سحرگاهان که هوا اینگونه است کوک رباب را بالا میبرند که به آن شیر بام میگویند. در این موقع صدای بسیار دقیق و دلنشین دارد.
۴-بنجو
یکی دیگر از ادوات موسیقی بلوچستان است که صدای شلوغ و رسایی دارد. به هنگام نواختن یک سر آن را روی زانو و سر دیگرش را روی زمین میگذارند و با دست راست با مضراب زخمه میزنند و با دست چپ یکی از دکمههای فلزی را فشار داده تا میله متصل به دکمه سیمها را قطع کند و پرده را تغییر دهد و با کم و زیاد کردن فشار انگشتان روی دکمهها هر نت طنین خاصی مییابد
۵- نی
از دیگر ابزارهای موسیقی بلوچستان که صدای سوزناک و غم انگیز دارد، نی است که از چوب نی ساخته میشود. نوازنده آن را نلی میگویند و در موسیقی گواتی نیز از نی استفاده میشود. علاوه بر نوازندگی تک نی در بلوچستان دو نی نیز نواخته میشود که به آن دو نلی میگویند. در حال حاضر تنها نوازنده دو نی در ایران که در جشنواره جایزه ویژه جشنواره فجر را دریافت کرد، استاد پیر جناب شیر محمد اسپندار میباشد که اهل بمپور ایرانشهر است و متأسفانه شاگردی که کار ایشان را دنبال کند ندارد.
۶- ڈوکر
دهل نیز میگویند. این وسیله همیشه گروه را همراهی میکند و از این جهت ضرب را به خاطر میآورد، ولی با این تفاوت که ضرب را از یکسو مینوازند و دوکر را از دو طرف با ضربههای محکم بر پوست زخیم میکوبند. دوکر نواز را دوکری میگویند.
۷- طشت و کوزه
از سازهای قدیمی بلوچستان است که هم اکنون رو به فراموشی میرود و به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد. البته چند سالی است که مجدداً توسط گروه ماشاءالله بامری در ایرانشهر مورد استفاده قرار میگیرد.
۸- چنگ
سازی است فلزی که میان دولب با دندان ها نگه داشته می شود و با انگشت دست نواخته می شود شبیه زنبورک با اندکی تفاوت
۹- سیمرغ
سازی است که توسط استاد جمعه در سراوان ساخته شده که صدای آن ترکیبی از صدای رباب، بنجو و تنبورگ میباشد و یا از خود ابزار های کار مربوط به آن شغل به عنوان صدادهی و اجرای موسیقی استفاده شده و تک خوان و گروه کر با آواهای مخصوص همراهی می نمایند مانند استفاده از سه شاخه گندم پرانی در خرمن کوبی گندم و دسته چوبی آن که هنگام جدا سازی ساقه و گندم با استفاده از باد و سه شاخه هم زمان با انجام کار بصورت گروهی دور خرمن گندم می چرخند و یک در میان سه شاخه و دسته چوبی آن را به سه شاخه و دسته چوبی نفرات دو طرف می زدند وبا آهنگ خاص این کار ادامه پیدا می کرد و صدایی تولید می شد که شبیه صدای طبلک بود و صدای حاصل از به هم زدن سر شاخه ها شبیه صدای تنبورگ بود و در یکی از مشاغل یعنی زرگری و اوسا کاری با استفاده از چکش و سندان صداهایی شبیه صدای بنجو تولید می شود و زرگر و شاگردانش آواهای مخصوص را می نوازند همچنین در شغل میر آب ها و تقسیم آب استفاده از طاس و کوزه که مخصوص تقسیم آب و سنجش زمان است. هنگام کار که دور تا دور برکه آب و جایگاه مخصوص میرآب تعدادی از دستیاران او و همچنین افرادی که برای هدایت آب و آبیاری زمین تعیین شده و در حلقه میرآب نشسته اند با استفاده از آب و کوزه و طاس آهنگ هایی اجرا و نواهای ویژه این کار نواخته می شود. این موارد مثال هایی هستند که از خود ابزار های کار برخی از مشاغل به جای ادوات معمول موسیقی برای اجرای موسیقی کار آن شغل استفاده می شده.
موسیقی کار در بلوچستان را از حیث نوع ادوات موسیقی که مورد استفاده قرار میگیرد به سه نوع می توان تقسیم کرد:
۱- موسیقی کار که با ادوات معمول موسیقی در برخی مشاغل هنگام کار اجرا می شود
۲- موسیقی کار که به جای ادوات معمول موسیقی از خود ابزار های انجام کاربرخی از مشاغل استفاده می شود
۳- در بسیاری از مشاغل که فقط آواها و نواهای خاص آن شغل بصورت گروهی یا تک خوانی و کر اما بدون استفاده از ادوات معمول موسیقی و بدون استفاده از ابزار های کار آن شغل نواخته می شود
در بلوچستان در برخی از مشاغل موسیقی نقش کلیدی و تعیین کننده ای دارد یعنی انجام کار و در برخی موارد ادامه کار بدون موسیقی امکان پذیر نخواهد شد بطور مثال شرایط آن شغل به گونه ای است که توسط چند نفر می بایست کار انجام شود و کار پایان یابد نفر اول بخشی از کار را انجام داده و ضمن کار با اجرای موسیقی خاص آن مرحله با صدا های خاصی پایان می یابد تا در ادامه کار به فرد دوم که درهمان لحظه مشغول انجام مقدمات کار مرحله دوم می باشد محوّل گردد به عنوان مثال در خرما چینی و فصل خرما که در اصطلاح محلی به آن فصل هامین می گویندو خود به چهار مرحله تقسیم می شود در مرحله دوم یعنی مچ بند که خوشه های خرما سنگین شده و می بایست اولین فرد از درخت خرما بالا رفته و خوشه های سنگین خرما را با طناب حصیری به شاحه های بالا تر محکم می بندد و هم زمان مشغول نواختن آواهای ویژه این مرحله و همچنین اجرای موسیقی با ایجاد صدا توسط شاخه و برگ درخت خرما و ساقه خوشه می باشد و از طرفی طناب حصیری او تمام شده و نوبت کاری این فرد پایان یافته است و فرد دیگر که روی زمین با تعدادی از همراهان دور تا دور درخت خرما حلقه زده و مشغول بافتن طناب حصیری هستند می بایست جایگزین فرد اول بشود و فرد اول از درخت خرما پایین آمده و نفر دوم به همراه طناب های حصیری که بافته از درخت خرما بالا رفته و کار را ادامه دهد با ایجاد صدایی ویژه توسط فرد اول در واقع به فرد دوم اطلاع داده می شود تا او آماده باش و موسیقی مشخصی که با استفاده از شاخه درخت خرما اجرا شده و نواختن آوای ویژه پایان کار فرد اول وشروع کار فرد دوم اعلام می شود .
حال چنانچه موسیقی را از این کار جدا کنیم وقطع نمائیم ویا از همان ابتدا این کار را بدون موسیقی شروع نمائیم برای ادامه کار و اطلاع رسانی دچار مشکل شده و ادامه کار امکان پذیر نخواهد بود.
نمونه های دیگر از ضرورت اجرای موسیقی در برخی از مشاغل وجود دارد از جمله در شغل میرآب ها و تقسیم آب.
در پایان به دو نوع موسیقی ویژه بلوچستان را که منحصر به فرد می باشند معرفی می نمائیم که متاسفانه منسوخ شده و می بایست مجدداً باز سازی واحیا شوند.
این دو نوع موسیقی :
۱- موسیقی سَهت و سینگار که توسط گروهی از زنان بلوچ وبا استفاده از زیور آلات خود به جای ادوات معمول موسیقی اجرا می شده.
۲- موسیقی درینبوک که توسط گروهی از جوانان هنگام شنا در برکه های آب قنوات و با استفاده از دست و آب صدا ایجاد و آهنگ هایی را اجرا می نمودند و اینجانب برای اجرای آن در سالن پیشنهاد ساخت سازی جدیدی به نام ساز درینبوک که شامل تعدادی کوزه ی سفالی کوچک و بزرگ با آب و بدون آب که نت های موسیقی با تنظیم مقداراب آنها تنظیم خواهد شد و با کف دست به دهانه کوزه ها بصورت کوبه ای ضربه زده می شود را دارم.
عبدالسلام بزرگ زاده
پژوهشگر موسیقی بلوچستان