اواخر تیرماه امسال تعدادی از نمایندگان مجلس در طرحی پیشنهاد تبدیل سازمان برنامه و بودجه به وزارتخانه را مطرح کردند؛ طراحان با بیان اینکه مجلس هیچگونه نظارتی بر سازمان برنامهوبودجه ندارد به دنبال تغییر آن به وزارتخانه بودند تا بتوانند بر آن نظارت کنند و استدلالشان این بود که سازمان برنامهوبودجه برخی از احکام بودجه و برنامه را اجرا نمیکند و میخواستند تا با تغییر تشکیلات برنامهوبودجه از سازمان زیر نظر رئیسجمهور به وزارتخانه بر آن نظارت دقیقتری داشتند باشند.
این طرح هفته گذشته در کمیسیون برنامه و بودجه بررسی و به دلیل مغایرت با قانون اساسی، رد شد؛ زیرا بر اساس اصل ۱۲۶ قانون اساسی، رئیسجمهور مسئولیت امور برنامهوبودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیماً بر عهده دارد و میتواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد.
البته مرکز پژوهشهای مجلس با انتقاد از این طرح نیز در گزارشی آورده بود: مشکلات سازمان برنامه و بودجه ، ناشی از مشکلات نظام بودجهریزی در کشور است و نمیتوان با تغییر شکل سازمانی دستگاه مسئول، آنها را حل کرد و اینکه اصل ۱۲۶ قانون اساسی و تفاسیر شورای نگهبان از اصل یادشده تفویض اختیار با سازمان خاص بدون اذن رئیسجمهور خلاف قانون اساسی است، هرچند مجلس برای انجام این وظایف میتواند قانون وضع کند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، برخی از مشکلات گفتهشده در مقدمه طرح به مشکلات نظام بودجهریزی کشور مربوط میشود؛ مثلاً وجود احکام بودجهای (تبصرهها) در قانون بودجه با منطق بودجهریزی و اصول قانوننویسی مغایر است یا اینکه تهیه و تصویب بودجه با ارقامی غیرواقعی به معنای اجرا نشدن آن است و با تشکیل وزارتخانه این مشکل پابرجا میماند.
بنابراین گزارش، سازمان برنامه و بودجه یکی از پایههای نظام اقتصادی و توسعه ایران در سالهای پس از ۱۳۳۷ است. سازمان برنامه و بودجه خاستگاه برنامههای توسعهای بود که در سالهای قبل و پس از انقلاب اجراشده است و سازمان برنامه، سازمان برنامه و بودجه ، وزارت برنامهوبودجه، سازمان مدیریت و برنامهریزی و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، عناوین مختلف آن در طی این سالها بوده و حتی تشکیل وزارت برنامهوبودجه مسبوق به سابقه است و این بخش برنامهریز و بودجهریزی کشور، بعد از پیروزی انقلاب تا سال ۶٨ وزارتخانه بود و پسازآن دچار تغییر شد، اما این تغییرات هیچگاه نتوانست مشکل برنامهریزی و بودجهریزی کشور را حل و به آن کمک کند؛ امروز همچنان در بخش برنامهریزی همچنان لنگ میزنیم، زیرا مشکل در جای دیگری بود نه تغییر اسامی و تبدیل به سازمان و وزارتخانه.
تغییرات سازمان برنامه در حالی در دولتهای مختلف انجام شد که هیچگاه نتوانست به هدفی که برای آن (برنامهریزی در جهت توسعه و پیشرفت) ایجادشده بوده، دست یابد. این موضوع را میتواند در اجرای برنامههای توسعه پنجساله و بودجههای سنواتی مشاهده کرد.
برنامهریزی درجایی که باید برنامه نوشته شود و در اجرای قوانین بودجه به این سازمان انتقاد وارد است؛ این موضوع در گزارشهای تفریق بودجه دیوان محاسبات خود را نشان میداد، اما آیا همه مشکلات از این سازمان است؟ که پاسخ نه است.
برنامهریزی در ایران همیشه ناکارآمد بوده و سازمان برنامهریزی در این زمینه ناکارآمدی نقش نخست را دارد؛ این سازمان بهجای عملیاتی کردن برنامهها و برنامهریزی علمی، فقط به دنبال تخصیص و اختصاص به بودجه بوده و اینکه بتواند اعداد و رقمهای بودجه را باهم همخوان کند که برای حل مشکل برنامهریزی نخست باید در نظام برنامهریزی کشور تحول اساسی رخ دهد و با تغییر سازمانی به وزارتخانه مشکل حل نخواهد شد و این یعنی پاک کردن صورتمسئله.
اینکه کمیسیون برنامهوبودجه این طرح را رد کرده است، خوب بوده اما نباید حل مشکل برنامهریزی فراموش شود، از طرفی هم نباید راه را اشتباه رفت و باید از هرگونه تصمیمگیری و اقدام شتابزده و غیر کارشناسی اجتناب کرد.
نظام برنامهریزی در کشور لنگ میزدند به این دولت و دولتهای قبل برنمیگردد؛ برنامهریزی به این معنا که برنامه عملیاتی و اجرایی شود که تاکنون چنین نبود و حتی امروز خود مجلس شورای اسلامی باید یک مجلس کارآمد باشد و یکی از وظایف وکلای ملت نظارت بر اجرای قوانین است که خود نمایندگان بر عملکرد نظارتی مجلس انتقاد دارند و میگویند این بخش بهدرستی اجرا نمیشود.
بااینحال محتوای سازمان برنامهوبودجه باید تغییر کند و این لازم است اما با ادغام و جداسازی یا اینکه زیر نظر چه بخشی باشد، هیچ مسئلهای را حل نخواهد کرد و نمیکند و مشکل همچنان باقی است، همانطور که در از سال ۱۳۶۸ تاکنون بارها این سازمان با حضور دولتهای مختلف تغییر کرده، اما آیا این تغییرات به روند برنامهریزی کمک کرد و همچنان این آزمونوخطا اجرا میشود.
سازمان برنامه و بودجه قبل از انقلاب با این هدف ایجاد شد که برای درآمدهای نفتی در جهت انجام فعالیت عمرانی برنامهریزی انجام دهد که این موضوع به انحراف کشیده و به دستگاهی تبدیل شد که محل چانهزنی، دادن و گرفتن رانت و… که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد.
برای تحول در سازمان برنامه و بودجه نیاز به یک کار علمی است تا این سازمان هدفها را درست تعیین و برنامهریزی کند و در این صورت تحول اساسی رخ خواهد داد؛ سیستم بروکراسی ما یک سیستم ناکارآمد است؛ البته دولت بهتنهایی نمیتواند کاری در جهت اصلاح برنامهریزی انجام دهد و به کمک همه دستگاه نیاز دارد.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس حل مشکلات نظام بودجهریزی تنها از طریق وضع قوانین مناسب، تهیه بودجه واقعی، ایجاد رویههای حقوقی یا عرفی پذیرفتهشده و منطقی و ایجاد سازوکارهای قانونی و اجرایی مناسب امکانپذیر است و تبدیل سازمان به وزارتخانهای جدید مشکل برنامهریزی را حل نخواهد کرد و نباید با رد شدن این طرح حل مشکل برنامه ریزی در ایران فراموش شود.