یکی از شایعترین سوالاتی که کارآفرینان بلندپرواز از من میپرسند و البته سختترین آنها نیز محسوب میشود این است که: «از کجا شروع کنم؟» من میخواهم به آنها بگویم: «از هر جایی که میخواهید شروع کنید» اما میدانم بیشترشان نمیدانند «هرجا» کجاست.
آنها هنوز برای زندگیای که به دنبال آن هستند آماده نشدهاند و مدام از من میپرسند که چطور یاد بگیرند یک کارآفرین بشوند. همه ما از دورانی میآییم که جامعه و نظام آموزشی ما را در راستای کار کردن برای دیگران آماده کرده است اما در جامعهای که به سرعت در حال تغییر است، کارآفرینان در صف اول افرادی هستند که بهترین مهارتی که میتوانند و باید یاد بگیرند، خود یادگیری است.
من بهتازگی نگارش کتاب جدیدی با عنوان «زمان آمریکا: ایجاد فرصت در عصر بههم پیوسته»۱ را به پایان رساندهام که در آن تجربیات پنجاه مدیر بزرگ در تاریخ ایالات متحده آمریکا آمده است. این تجارب میتواند به همه ما کمک کند در این دنیای به سرعت در حال تغییر نحوه یادگیری را یاد بگیریم. در اینجا مهمترین پیشنهادهای ارائه شده در کتاب را آوردهام:
۱) شبیهسازی و گیمیفیکیشن۲ کسبوکار:
یادگیری لزوما نباید همواره در حین کار کردن اتفاق بیفتد. ما الان میدانیم افراد از سنین پایین یادگیری را آغاز میکنند و مجددا در بزرگسالی به حوزه یادگیری و آموزش برمیگردند، با این تفاوت که این بار آموزش در حین سرگرم شدن اتفاق میافتد. امروزه ابزارهای گیمیفیکیشن مانند Thrive15 و GamEffective وجود دارند که میتوانند به افراد در هر سنی کمک کنند تا کسب و کار خود را آغاز کنند یا به یک مرحله بالاتر ارتقا دهند.
۲) یادگیری و مشاوره کسب و کار انطباقی:
هر کسب و کار و کارآفرینی در مرحله متفاوتی قرار دارد، بنابراین زمان آن است که به جای اینکه شما خودتان را با ابزارهای یادگیری انطباق دهید، آنها خودشان را با شما انطباق دهند. دانشگاهها و بازارها به سرعت در حال تولید محصولاتی مانند OpenStudy هستند که یک شبکه یادگیری است که از گروههای مطالعاتی متعددی تشکیل شده است.
۳)کمک به کارآفرینان با آموزش مستمر:
گزینههای موجود در زمینه آموزش آنلاین فرصتهای مغتنمی محسوب میشوند، هرچند کافی نیستند.
مشاوران کسبوکار باید آماده باشند در هر مرحلهای به کارآفرینان یاری برسانند. هرچند هنوز بسیاری از کارآفرینان در خصوص دریافت آموزش مردد هستند، اما باید بدانید اگر به طور مستمر در حال یادگیری نباشید، از دیگران عقب خواهید افتاد.
۴) ترکیب یادگیری و انجام دادن:
نیازی نیست کارآفرینان قبل از آغاز کسب و کار همه چیز را بدانند. آنها کافی است گامهای اول را بردارند و دریابند گامهای بعدی چیست. هیچ دوره استانداردی در این زمینه وجود ندارد، اما پاسخها در اینترنت موجود است و اگر بدانید چطور کنید، با دنبال کردن وبلاگهای آموزشی و حضور فعال در شبکههای اجتماعی میتوانید آموزشهای لازم را در این زمینه کسب کنید.
۵) کمکهای مالی به کسب و کارها:
جمعآوری کمکهای مالی (Crowdfunding) آخرین راهحل برای کارآفرینانی است که نیاز به کمک دارند و پیش از آن بهتر است سراغ گزینههای دیگری مانند وام، بودجه، سرمایهگذاری مشترک و… رفته شود. این روزها اگر شما نتوانید سرمایه مورد نیازتان را تأمین کنید یا به اندازه کافی تلاش نکردهاید یا ایده شما به اندازه کافی خوب نبوده است.
۶) کمک گرفتن از مربیان کسبوکار:
منابع قابل استفاده برای ارتقای سطح دانش کارآفرینان فراوان هستند اما اغلب کمتر مورد استفاده قرار میگیرند.
چالش اصلی این است که منابع مورد نیاز از قبیل حامیان استارتآپ (Startup incubators)، تسریعکنندگان، مربیان و مشاوران کسب و کار را در زمان درست پیدا کرد، به همین دلیل نیاز است تا کارآفرینان وبلاگها و محافل آنلاین که در این زمینه فعال هستند را به دقت مورد پایش قرار دهند.
در جامعه کنونی، صفات شخصیتی برای دستیابی به موفقیت نسبت به عصر صنعتی و عصر اطلاعات تغییر کرده است. دیگر روزهای وفاداری بلندمدت به یک کارفرما و پیروی متعصبانه از یک مسیر به سر آمده است. اکنون تمرکز اصلی بر خلاقیت، تمایل برای قبول ریسک و توانایی کنارآمدن با تغییرات است. امروزه مداومت در کارها و توانایی حل مساله ارزشهایی بنیادین در کارآفرینی محسوب میشوند.
پرورش این صفات و تمرین تدریجی و مداوم یادگیری، بهترین مسیر برای شروع زندگی بهعنوان یک کارآفرین است. در نهایت، قبل از اینکه کارتان را آغاز کنید، ابتدا باید معنای موفقیت را برای خودتان تعریف کنید.
شاید تعریف شما از موفقیت در قالب معیارهای مالی بگنجد، اما محتملتر آن است که اثر ماندگاری که از خود به جای میگذارید برای شما رضایت و خوشحالی پایدار به ارمغان بیاورد. اگر به من نگویید به کجا میخواهید بروید، واقعا نمیتوانم به شما بگویم که از کجا شروع کنید.