گفته میشود حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش اتفاق بسیار عجیبی کره زمین را به کلی دگرگون ساخت. ارگانهای زنده شروع به تقسیم سلولی کردند و پدیدهای که آن را به نام «انفجار کامبرین» میشناسیم، ظرف چند میلیون سال، موجب بهوجود آمدن تنوع در امپراتوری موجودات و حیوانات شد.
آنچه امروز در دنیای مجازی در حال شکل گرفتن است، از بسیاری جهات میتواند مشابه تحولات میلیونها سال قبل باشد؛ به عبارتی میتوانیم آن را «انفجار کارآفرینی» بنامیم. شرکتهای نوپایی که نسبت خطر به سود بالایی دارند، امروزه در میان بسیاری از جوانان با عنوان استارتآپ کاملا شناخته شده هستند. این شرکتها که قابلیت رشد بسیار سریع و بازدهی سود بالا در مدت کوتاهی را دارند، نظر بسیاری از سرمایهگذاران را به خود جلب کردهاند. اینستاگرام، واتساپ، کندیکراش (Candy Crush) و بسیاری دیگر از نامهای آشنا بهعنوان استارتآپ، کسبوکار دیجیتالی خود را آغاز کردند. این نوع شرکتها به دلیل دسترسی آسان به اینترنت، در گوشه و کنار جهان طرفداران بسیاری یافتهاند و نقششان روز به روز در اقتصاد کشورها پررنگتر میشود.
هرچند استارتآپها یا شرکتهای نوپا صرفا به ارائه خدمات دیجیتالی محدود نمیشوند، اما به دلیل اهمیت نقش اینترنت در توسعه و موفقیت آنها، اکثرا در این بخش فعالیت میکنند. این شرکتهای نوپا با محصولات و خدمات متنوعی که ارائه میکنند، قادر خواهند بود در آیندهای نه چندان دور بسیاری از صنایع را از شکل سنتی خود خارج کرده و متحول سازند.
استارتآپها دیگر محدود به دره سیلیکون در جنوبسانفرانسیسکو نیستند، بلکه در سطح جهانی بهطور قابل توجهی توسعه یافتهاند و در بسیاری از شهرهای بزرگ مانند برلین، لندن یا سنگاپور، میتوان شاهد تمرکز بسیاری از شرکتهای نوپا بود. این مراکز همزمان مکان مناسبی برای برگزاری دورههای آموزشی استارتآپها در اختیار علاقهمندان قرار میدهند. این آموزشگاهها که به موتور شتابدهنده استارتآپها معروف شدهاند، بسیاری از جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله را جذب خود میکنند. به واسطه اینترنت همه این مراکز دائما به یکدیگر متصل و در حال تبادل اطلاعات و مهمتر از همه تبادل ایدههای جدید هستند. یکی از سرمایهگذاران روی استارتآپها میگوید: «امروزه هرکس قادر به برنامهنویسی با کامپیوتر باشد، میتواند یک کارآفرین بالقوه به حساب بیاید.»
اما این رشد سریع و جاری شدن سرمایهها در این بخش میتواند یادآور خاطرات تلخ شکستهشدن حباب داتکامها در سال ۲۰۰۱ باشد که به فروپاشی بسیاری از این دست شرکتها منجر شد. از آغاز سالهای ۱۹۹۰ که اینترنت جایگاه ویژهای بین مردم یافت، بسیاری از شرکتهای اینترنتی که به اصطلاح به شرکتهای داتکام (مانندamazon.com, ebay.com, paypal.com و…) معروف شدند، با رشد سریع سهام خود در بازارهای سرمایه مواجه شدند. همزمان با آن بسیاری از دیگر شرکتها تنها با افزودنcom. یا حرف e بهعنوان نماد الکترونیکی به اول اسمشان توانستند ارزش سهام خود را بهطور چشمگیری افزایش دهند. اما از آنجا که تمام این ارزشگذاریها با ارزش واقعی سهام این شرکتها فاصله زیادی داشت، حباب بزرگی در بازارهای سرمایه شکل گرفت که در نهایت، شکستهشدن آن در طول سال ۲۰۰۱، بسیاری از این شرکتها را دچار ورشکستگی کرد. تنها تعداد بسیار اندکی از این شرکتها توانستند در بازهای ۱۰ ساله دوباره سرپا شوند و ارزش سهامشان حتی از قبل هم بالاتر رود.
به اعتقاد برخی متخصصان، چنانچه این حباب امروز دوباره شکسته شود، بیش از ۹۰درصد از استارتآپها را با خود به زیر خواهد کشید. اما تفاوت این دوره از «انفجار کارآفرینی» با سالهای دهه ۹۰ میلادی چیست؟
شاید آنچه اطمینان سرمایهگذاران را افزایش میدهد، آن است که این بار استارتآپها بر مبنای ساختارها و زیربنای محکمتری از قبل شکل گرفتهاند. به نظر میرسد، در آغاز دهه ۹۰ هنوز بستری بالغ برای رشد اینگونه شرکتها فراهم نشده بود و به همین دلیل با شکستهشدن حباب داتکامی در سال ۲۰۰۱ بسیاری از استارتآپها نابود شدند. در حالی که اکنون با بستر مناسبی که فراهم شده است، میتوان به ادامه حیات بسیاری از این شرکتها امیدوارتر بود.
امروزه راهاندازی یک استارتآپ و تهیه ابزارهای لازم آن، به قدری ارزان و قابل دسترس شده است که همین امر به تنهایی میتواند میزان ریسک آنها را کاهش دهد. برخی از این ابزارها، کدها و چارچوبهای برنامهنویسی است که امروز میتوان بدون صرف هیچ هزینهای به آنها دسترسی یافت (مانند Ruby on Rails) یا حتی برای برنامهنویسی آموزش دید. یافتن یک طراح سایت، بسیار سادهتر از گذشته است، وبسایتهایی مانندElance یا Odesk افراد حرفهای را به یکدیگر متصل میکنند. وبسایتهای دیگری (مانند UserTesting.com) امکان محکزدن محصول را به استارتآپها میدهند.
شاید از همه مهمتر سکوهایی باشند که خدماتی چون فضای محاسباتی و میزبانی سایت (مانند Amazon Clouds) یا توزیع و عرضه محصول (مانند Apple’s App Store) و حتی بازاریابی (مانند Twitter و Facebook) را در اختیار کارآفرینان و نوآوران قرار میدهند. البته در پشت پرده همه این سکوها، اینترنت مادر قرار دارد که به دلیل ارزانی و در دسترس بودن بسیاری از مشکلات را حل کرده است.
بهطور کلی آنچه استارتآپها انجام میدهند، آزمایش یک ایده برای اتوماتیکسازی یک کسبوکار با استفاده از سکوهای موجود در اینترنت است. بعضی از این ایدهها به بار خواهند نشست و بسیاری شکست خواهند خورد. به عبارتی این یک آزمون و خطای ترکیباتی است و در واقع استارتآپها همان روشی را دنبال میکنند که انسانها همیشه انجام دادهاند؛ یعنی امتحان کردن روشهای قدیمی روی مسالهای جدید، تا ارزیابی کنند، کار خواهد کرد یا نه.
تفاوت دیگری که بین استارتآپهای این دوره با سالهای دهه ۹۰ میلادی وجود دارد، این است که اکنون بسیاری از مردم به امتحان محصولات شرکتهایی با اسامی عجیب و غریب عادت کردهاند و همچنین باز هم به لطف اینترنت، راهنماهای بسیاری برای شروع یک استارتآپ در دسترس نوآوران وجود دارد تا کارآفرینان را از برخی اشتباهات برحذر دارند.
شغلتان را خودتان اختراع کنید
در این بین نباید نقش تغییرات ساختارهای اقتصادی و اجتماعی را از یاد برد. تاثیرات دراز مدت بحرانهای اقتصادی سال ۲۰۰۸، موجب کاهش شدید امید به یافتن شغلی معمول میان متولدین دهه ۸۰ میلادی به این سو، شده است. بسیاری از این جوانان به دنبال شغلی «واقعی» نیستند. در یک نظرسنجی به عمل آمده بین ۱۲ هزار جوان ۱۸ تا ۳۰ ساله، در ۲۷ کشور جهان، بیش از ۶۰ درصد این افراد به دنبال فرصتی برای کارآفرین شدن، هستند. این نشانه یک تغییر فرهنگی در این نسل است. این جوانان مشاهده میکنند تعداد کارآفرینانی که موفق بودهاند چگونه رو به افزایش است و چرا خود، یکی از آنها نباشند.
در قلب تقریبا تمام استارتآپها، نرمافزارها قرار دارند که ساختارهای آشنا را دگرگون میسازند. سایت لینکداین (LinkedIn) که یک شبکه اجتماعی است، جایگزین روشهای معمول استخدام و یافتن نیروی کار شده است. ایربیانبی (Airbnb) سایتی که این امکان را به شما میدهد تا در مدتی که در منزل نیستید، آپارتمانتان را به مسافرانی که از شهر شما بازدید میکنند اجاره دهید، رقیبی سرسخت برای هتلداری سنتی شده است (برای خوانندگان ایرانی ممکن است این ایده بسیار عجیب باشد، اما در آیندهای نه چندان دور چه بسا خود شما هم در چنین منزلی ساکن شوید!) یا سایت اوبر (Uber) که با خدماتش مسافرین را به رانندگانی که جای خالی در خودرو خود دارند متصل میگرداند و توانسته با سیستم حملونقل بین شهری رقابت کند.
در این مجموعه مقالات، به جای معرفی فعالیت تکتک این وبسایتها، برآنیم تا خوانندگان را با سازوکار استارتآپها آشنا کنیم. اینکه چطور آموزشگاههای کارآفرینی مانند موتور شتابدهندهای برایشان عمل میکنند و به توضیح چگونگی تامین مالی این شرکتهای نوپا و همکاری بین آنها خواهیم پرداخت. استارتآپها به نظر بسیار جذاب میرسند؛ همه چیز فوقالعاده کار میکند و کارمندان و بنیانگذاران آنها همیشه پرانرژی و هیجانزده هستند. اما این دنیا، روی تاریک خود را نیز دارد. یک اشتباه میتواند همه چیز را بر باد دهد. کارآفرین بودن به معنای خداحافظی با زندگی شخصی است، کم خوابی و خوردن غذاهای آماده از ویژگیهای آن است. شاید به همین دلایل است که حضور خانمها در این حوزه تاکنون کمتر بوده است. از سوی دیگر ممکن است این کارآفرینیها، بهرغم نامشان، به جای تولید مشاغل بیشتر، حداقل در کوتاهمدت موجب از بین رفتن بسیاری از مشاغل شوند.